«سودان در مرکز نبرد ژئوپلیتیکی: از فاشر تا کردفان»
بحران کنونی سودان بهعنوان یک جنگ داخلی صرف تلقی نمیشود، بلکه نشانهای از فروپاشی تاریخی ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور است. جنگ داخلی سودان که از آوریل ۲۰۲۳ آغاز شده، به یکی از شدیدترین...
بحران کنونی سودان بهعنوان یک جنگ داخلی صرف تلقی نمیشود، بلکه نشانهای از فروپاشی تاریخی ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور است. جنگ داخلی سودان که از آوریل ۲۰۲۳ آغاز شده، به یکی از شدیدترین بحرانهای انسانی قرن ۲۱ تبدیل گردیده است. ارتش سودان به رهبری ژنرال عبدالفتاح البرهان و شورشیان موسوم به نیروهای واکنش سریع به رهبری محمد حمدان دقلو، معروف به حمیدتی، در دو سوی جبهه قرار دارند. طبق گزارشهای سازمان ملل، بیش از ۱۴ میلیون نفر در این کشور آواره شدهاند و این بزرگترین جابجایی جمعیتی در جهان به شمار میآید.
تصرف شهر فاشر، پایتخت دارفور شمالی، توسط نیروهای واکنش سریع در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۵، پس از ۱۸ ماه محاصره، نه تنها پیروزی نظامی مهمی برای محمد حمدان دقلو بود، بلکه نمادی از احتمال تجزیه سودان به چند حوزه مستقل محسوب میشود. این وضعیت با عقبنشینی نیروهای مسلح سودان، خطوط جبهه نبرد را بازآرایی کرده و کشور را در آستانه دوگانهای از تثبیت یا تشدید بحران قرار داده است. برای درک عمق این بحران، لازم است به ریشههای تاریخی، اقتصادی و اجتماعی سودان پرداخته شود.
سودان بهعنوان یکی از پیچیدهترین کشورهای آفریقا، دارای ساختارهای سیاسی و اجتماعیای است که ریشه در دوران استعمار و پیش از آن دارد. حمله محمدعلی پاشا در ۱۸۲۱ میلادی، حکومتهای محلی را نابود کرده و زمینههای دولت مرکزی متمرکز را فراهم نمود. در دوره مهدیه تلاشهایی برای بومیسازی ساختارهای حکومتی صورت گرفت، اما پس از مرگ محمد احمد، اشغال بریتانیایی-مصری آغاز شد. سیاستهای این دوره، شمال عربی-اسلامی و جنوب مسیحی-آفریقایی را از یکدیگر جدا کرد و بذرهای درگیریهای قومی را کاشت.
سودان پس از استقلال در ۱۹۵۶، وارد چرخهای از کودتاها و حکومتهای ناپایدار شد. شورشهای جنوب در ۱۹۵۵ و جنگهای داخلی بعدی منجر به جدایی جنوب در ۲۰۱۱ و از دست رفتن ۷۵ درصد منابع نفتی گردید. جنگ دارفور در ۲۰۰۳ و درگیریهای کردفان و نیل آبی (۲۰۱۱-۲۰۲۰) به تقویت مناطق حاشیهای علیه دولت مرکزی انجامید. تمرکز منابع و قدرت در خارطوم و ایالت جزیره، الگوی مرکز-حاشیهای را شکل داد که حاشیهها را به کانون شورشها و بیثباتی تبدیل کرد.
تصرف فاشر توسط نیروهای واکنش سریع باعث شد که حدود ۲۵ درصد مساحت سودان تحت کنترل این نیروها قرار گیرد. این پیروزی که با کشتار گسترده غیرنظامیان همراه بود، نتیجه تمرکز ارتش بر خارطوم و مناطق کلیدی دیگر است. با وجود پیروزی ارتش در بازپسگیری خارطوم در مارس ۲۰۲۵، تمرکز نیروهایش در مرکز، فرصت را برای نیروهای واکنش سریع فراهم کرده تا با اتکا به پایگاههای قومی و درآمدهای طلا، تسلط بر دارفور را تثبیت کنند.
اقتصاد سودان نیز به شدت آسیب دیده و خسارتهای جنگ حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. تولید صنعتی ۷۰ درصد، خدمات ۴۹ درصد و کشاورزی ۲۱ درصد کاهش یافته است. بیش از ۸ میلیون آواره داخلی و بیش از ۲ میلیون آواره خارجی همراه با هزاران کشته، بحران را عمیقتر کرده است.
سودان با جمعیتی بالغ بر ۴۵ میلیون نفر، دارای منابع عظیم طبیعی و کشاورزی است، اما تمرکز منابع در مرکز، حاشیهها را محروم کرده و چرخه خشونت را تداوم میبخشد. در این شرایط، نیروهای واکنش سریع با استفاده از شبهنظامیان قبیلهای در دارفور، توانستهاند قدرت اقتصادی و نظامی قابل توجهی کسب کنند.
تحولات اخیر نشان میدهد که نبرد آینده بر سر ایالت کردفان به نقطه عطفی در جنگ داخلی میان ارتش سودان و نیروهای واکنش سریع تبدیل خواهد شد. هر دو طرف این منطقه را کلیدی در تعیین سرنوشت کشور میدانند، اما با اهداف متفاوت. در حالی که ارتش سودان کُردفان را خط دفاع نهایی از خارطوم میداند، نیروهای واکنش سریع آن را فرصتی استراتژیک برای تکمیل کنترل خود بر غرب سودان میدانند.
سناریوهای محتمل آینده شامل حفظ کنترل کُردفان توسط ارتش، پیشروی حمیدتی در کُردفان و بازپسگیری دارفور توسط ارتش است. در حال حاضر، توازن قوا در سودان بهسوی یک بنبست نظامی پیش میرود و اگر تغییر ساختار سیاسی و توزیع واقعی قدرت در میان مناطق صورت نگیرد، سودان بهسمت تجزیه غیررسمی و تثبیت دو حاکمیت موازی پیش خواهد رفت.
بدون نظر! اولین نفر باشید