بحران هویتی در سرزمینهای اشغالی: شهروندان «درجه یک» تنها به دعا کردن بسنده میکنند! +عکس
معافیت گسترده حریدیها از خدمت، میراث تصمیم سال ۱۹۴۸ بنگوریو بود که در آن زمان فقط چند صد طلبه را شامل میشد، اما امروز با انفجار جمعیتی این قشر، حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار مرد مشمول را کاملا معاف می...
در حالی که رژیم اشغالگر قدس پس از بیش از دو سال جنگ فرسایشی در غزه و جبهه شمالی با مشکلات جدی نظامی و اقتصادی مواجه است، یک بحران درونی عمیقتر کابینه نتانیاهو را تهدید میکند: موضوع سربازی اجباری یهودیان حریدی (فوقارتدوکس). این مسأله که سالها به عنوان یک بمب ساعتی در ساختار سیاسی رژیم عمل کرده، اکنون پس از عملیات طوفان الاقصی و تلفات سنگین ارتش صهیونیستی به نقطه انفجار رسیده است. افکار عمومی در سرزمینهای اشغالی به شدت خواستار الزام خدمت حریدیها شده و این موضوع به بزرگترین خطر سیاسی برای نتانیاهو تبدیل شده است، بهویژه که او برای بقای خود در دادگاههای فساد به شدت به احزاب حریدی وابسته است. معافیت گسترده حریدیها از خدمت سربازی، میراث تصمیم سال ۱۹۴۸ دیوید بنگوریون (بنیانگذار رژیم) بود که در آن زمان تنها شامل چند صد طلبه میشد. اما امروز با افزایش جمعیت این قشر (۱۴ درصد کل جمعیت رژیم)، حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار مرد در سن سربازی کاملاً معاف هستند، در حالی که جوانان سکولار و حتی مذهبیهای میانهرو مجبور به خدمت هستند و در جنگ اخیر صدها نفر از آنها جان خود را از دست دادهاند. دیوان عالی رژیم سال گذشته به طور رسمی به تمام تمدیدهای موقت این معافیت پایان داد و دولت را ملزم به اجرای قانون کرد. نتیجه این اقدام، صدور ۲۴ هزار احضاریه در یک سال و حضور تنها ۱۲۰۰ نفر بود. بقیه یا فرار کردند یا با تظاهرات و خشونت مقاومت کردند. تنشها به خیابانها کشیده شده است. یادبود هلاکشدگان صهیونیست در جریان عملیات طوفان الاقصی و تهاجم نظامی به غزه، تظاهرات دهها هزار نفری حریدیها در قدس اشغالی، حمله به نمایندگان حریدی پارلمان، محاصره مأموران پلیس نظامی و حتی ایجاد شبکه پیامرسان مخفی «هشدار سیاه» برای جلوگیری از دستگیری فراریها، همه نشاندهنده عمق شکاف است. رژیم صهیونیستی که خود را «تنها دموکراسی خاورمیانه» مینامد، اکنون با پدیدهای مواجه است که حتی رسانههای غربی نیز به آن اعتراف میکنند: اکثریت قریب به اتفاق صهیونیستهای غیرحریدی (۸۵ درصد طبق نظرسنجی مؤسسه دموکراسی اسرائیل) خواستار تحریم شدید فراریها هستند؛ از قطع یارانه و مزایا گرفته تا سلب حق رأی و پاسپورت. حتی در حزب لیکود نتانیاهو نزدیک به ۷۵ درصد اعضای حزب از این تحریمها حمایت میکنند. این نشاندهنده ریزش پایگاه سنتی نتانیاهو است. در ارتش رژیم اشغالگر، واحدی برای سربازان حریدی ایجاد شده است و سکولارهای تلآویو که در جنگ اخیر بیشترین سرباز را دادهاند، خشمگیناند. یکی از آنها به تایمز اسراییل گفته است: «عدهای در این کشور زندگی میکنند و هیچ چیزی پس نمیدهند». یک زن جوان نیز اظهار کرده است: «هر چقدر هم مذهبی باشی، این نباید بهانه فرار از خدمت باشد». حتی مذهبیهای غیرحریدی نیز به این اقدام پیوستهاند. یکی از ساکنان بنیبراک میگوید: «من هم تورات را دوست دارم، ولی کتاب و شمشیر باید با هم باشد». او یادمانی برای هلاکشدگان جنگ دارد و میگوید از سال ۱۹۸۳ هیچ سربازی از محله حریدینشینشان کشته نشده، زیرا هیچکس از آنان خدمت نمیکند! نتانیاهو که حیات سیاسیاش به احزاب حریدی وابسته است (آنها در ازای معافیت هوادارانشان، از او در برابر محاکمه فساد حمایت میکنند)، سعی کرده با یک لایحه ضعیف زمان بخرد: تنها کسانی که تماموقت درس نمیخوانند، سرباز شوند و بعد از ۲۶ سالگی هیچ تحریمی وجود نداشته باشد! این به معنای حفظ وضعیت موجود است. حتی وفاداران نتانیاهو در کنست نیز اعتراف میکنند که این لایحه «بیش از حد ملایم» است. یائیر لپید، رهبر اپوزیسیون، آن را «خیانت» خوانده و قسم خورده که اجازه تصویب آن را نخواهد داد. حتی برخی اعضای لیکود نیز از آن حمایت نمیکنند. تزاچی هانگبی، مشاور سابق امنیت ملی، که چند هفته پیش توسط نتانیاهو برکنار شد، لایحه را «ابزار فرار» نامید که آینده رژیم را به خطر میاندازد. در طرف دیگر، حریدیها نیز دچار تفرقه شدهاند. حزب تندرو «دگل هتوراه» ظاهراً آماده پذیرش همین متن ضعیف است تا نتانیاهو سقوط نکند، اما خاخامهای سرسخت مانند تزماخ مازوز میگویند «ما با مطالعه تورات از سربازان شما محافظت میکنیم» و تهدید میکنند که اگر فشار زیاد شود، مقاومت مدنی و حتی زندان را تحمل خواهند کرد. خاخام تزماخ مازوز این بحران را تنها مسئله سربازی نمیداند؛ بلکه جنگ بر سر هویت رژیم جعلی صهیونیستی است. یک طرف سکولارها و مذهبیهای میانهرو هستند که میگویند «همه باید سهم خود را بپردازند» و طرف دیگر حریدیهایی که میگویند «ما کشور یهودی هستیم، نمیشود با یهودیت جنگید». نتانیاهو که دو بار در گذشته به خاطر همین موضوع دولتش سقوط کرده، اکنون در تنگنای بیسابقهای قرار دارد: اگر به حریدیها باج دهد، افکار عمومی و بخشی از ائتلافش را از دست میدهد؛ و اگر فشار بیاورد، احزاب حریدی ائتلاف را ترک میکنند و دولت سقوط میکند؛ بهویژه که انتخابات سال آینده در پیش است. رسانههای صهیونیستی و غربی نیز اعتراف میکنند که این موضوع میتواند «کابینه را منفجر کند» و «رژیم را از درون متلاشی سازد». در حالی که جبهه مقاومت در غزه و لبنان رژیم را تحت فشار شدید قرار داده، این شکاف درونی بزرگترین نقطه ضعف استراتژیک تلآویو است. رژیمی که با زور سرنیزه و حمایت همهجانبه آمریکا سرپا مانده، اکنون در آستانه آن است که به دست خود صهیونیستها از هم بپاشد. همانطور که خاخام مازوز ناخواسته اعتراف کرد: «جهان را خدا اداره میکند». تاریخ نشان داده که موجودیت جعلی صهیونیستی هرگز دوام نیاورده و نخواهد آورد.
بدون نظر! اولین نفر باشید